در مواردي كه اختلال، پس از سانحه اخير شروع شده است پرستار بايد اقداماتي درجهت كاهش هيجان و تشويق به يادآوري ترتيب دهد. بايد به بيمار فرصت داده شودكه حوادث استرس زا را به ياد آورد و هيجانات مربوط به آن را بيان كند.
مقادير پايين داروهاي ضداضطراب ممكن است براي آرام كردن فرد ضرورت داشته باشد و يك داروي خوابآور نيز براي بهبود خواب بيمار به مدت چند شب مفيد باشد
رايجترين استراتژي مقابلهاي دراين بيماران، اجتناب است، يعني فرد از صحبت كردن و فكر كردن دربارهٔ آنچه كه روي داده، اجتناب ميكند و رايجترين مكانيسم دفاعي، انكار است يعني فرد ممكن است احساس كندكه واقعاً حوادثي روي نداده است يا آنها را فراموش كند. درچنين مواقعي نيز بيمار بايد براي يادآوري حوادث استرس زا تشويق گردد. همچنين، حمايتهاي محيطي (مثل دوستان و بستگان) بايد فراهم شود و بيمار از معرض استرس دور بماند
پرستار از شيوههاي مختلفي در اين باره ميتواند استفاده كند · تشويق بيمار به صحبت · پرستار بايد توضيحات واضحي براي علايم جسماني اضطراب به بيمار بدهد · كمك به بيمار براي شناسايي موقعيتهاي بيروني اضطرابانگيز · كمك به بيمار و خانواده بيمار در جهت تغيير محيط يا تعديل عوامل اضطراب زا
طرح مراقبت پرستاري در درجه اول بايد باعث كاهش سطح اضطراب اين بيماران شود. برنامهريزيها بر اساس تشخيصهاي پرستاري و مشكلات بيمار است
اضطراب در رابطه با تعارضات ناخودآگاه مشخص با دلواپسي و علايم جسماني
ترس در رابطه با موقعيتهاي فوبيك مشخص با اجتناب مستمر
تخريب در تعاملات اجتماعي در رابطه با اضطراب شديد مشخص با انزوا و گوشه گيري
اختلال خواب در رابطه با اضطراب شديد مشخص با كابوس و سحرخيزي
اختلال تنفسي در رابطه با اضطراب شديد مشخص با هيپر ونتيلاسيون
به طور كلي بيماران مبتلا به اختلالات اضطرابي نياز به بررسي و معاينه كامل جسمي و رواني و اخذ شرح حال كامل دارند
معاينات طبي به اين جهت ضرورت دارند كه بسياري از بيماريهاي طبي وجود دارند كه علايم مشابه اختلالات اضطرابي ايجاد ميكنند.
پرستار بايد بتواند اضطراب مرضي را از اضطراب طبيعي تفكيك نمايد.
در معاينه بيماران مبتلا به اختلالات اضطرابي هم به علايم روانشناختي و هم به علايم جسماني بايد توجه داشت.
به علاوه پرستار نياز به تعيين سطح اضطراب بيمار دارد (از طريق مشاهده رفتار كلامي و غير كلامي بيمار و سؤال از خود بيمار و سؤال در مورد اينكه آيا در مقابل موقعيتهاي خاص، احساس اضطراب ميكند (كدام واقعه درگذشته به ياد اومي آيد او را دچار اضطراب ميكند)
بيمار موقع اضطراب به چه كاري مشغول است؟ در كجا دچار اضطراب ميشود؟
بايد شرح مفصلي از گذشته و حال بيمار تهيه نمود
درشرح حال كشمكشهاي موجود بين بيمار و سايرين يا دردرون خود بيمار حايز اهميت است.
شروع بيماري ازچه زماني بوده؟ آيا در آن زمان حادثه ناگواري (سوگ عزيزان، جنگ و…)رخ داده است؟
آيا عوامل استرس زا همراه با شروع بيماري هنوزهم وجود دارند؟
اغلب براي تكميل بررسي لازم است سطح اضطراب بيمار از طريق دارو كاهش يابد.
فرايند پرستاري در اختلال استرس پس از ضايعه رواني شامل مراحل زير ميباشد.[۳]
بررسي پرستاري
تشخيص پرستاري[۴]
برنامهريزي اقدامات[۵]
اجراي مراقبتها و اقدامات پرستاري
ارزشيابي و اثر بخشي اقدامات
حيوانات نيز قابليت ابتلاء به اين اختلال را دارند
فرايند درمان بيمار مبتلا به PTSD تلفيقي از دو رويكرد روانشناسي شناختي و رفتارگرايي است. مداخلات رفتاري شامل: آموزش نحوهٔ مواجهٔ مؤثر با ترسها، اجتناب از اماكن يا افرادي كه وقايع را يادآوري ميكند، ميباشد؛ همچنين استفاده از تكنيك آرامبخش و پذيرش احساسات بيمار در كاهش نشانگان استرس پس از سانحه مؤثر است. در روش مداخله در بحران، سعي بر اين است كه عملكرد عادي بيمار را به وي بازگردانند. روان درمانگر در اين روش تمركزش را معطوف به حل مشكلات، آموزش مهارتهاي مربوط به كنار آمدن با شرايط و ايجاد شرايطي حمايتي براي بيمار ميكند. عضويت در گروههاي حمايتي نيز براي كساني كه دچار علائم استرس هستند، مفيد است. بيماران با عضويت در اين گروهها حمايت عاطفي دريافت ميكنند، با افراد ديگري كه شرايط و علائم مشابهي را تجربه كردهاند آشنا ميشوند و مهارتهاي مربوط به كنار آمدن با شرايط و مديريت شرايط را ميآموزند.
اگر علايم فوق بيش از يك ماه تداوم يابد و منجر به اختلال در عملكرد كلي بيمار (شغلي، تحصيلي، رفتاري و…) شود بايد نسبت به درمان آن اقدام نمود. براي درمان دارويي از داروهاي مهاركننده بازجذب سروتونين مانند فلوكستين، ضدافسردگيهاي سه حلقهاي مانند ايميپرامين، سيتالوپرام، پروپرانولول و كلونيدين استفاده ميشود.
ناآرامي و بيقراري، رفتارهاي پرخاشگرانه، احساس بيزاري از ديگران.
گوشهگيري و مشكلات در روابط بين فردي، بهسختي انس گرفتن با ديگران.
احساس گناه و شرمزدگي، بياحساسي و فقر هيجاني كه از طريق جمع كردن خود و انقباض عضلات صورت ميگيرد.
واپسرويهاي رشدي (بازگشت به رفتارهاي اوليه كودكان، شبادراري، مكيدن شست و…)
رفتارهاي تهييجي و برانگيختگي بيش از حد (حالت گوش به زنگ بودن كه به محض مواجه شدن با محرك تنشزا شوكه ميشود)
اختلال خواب، كابوس و خوابهاي ترسناك (روياهاي هولناك بدون محتواي مشخص).
اجتناب از افكار و احساسات و حتي اماكني كه وقايع ناخوشايند را يادآوري ميكند.
تكرار خاطرههاي آسيبزا از قبيل مزاحمت، تجاوز و… در ذهن.
تمايل به بازيهاي تكراري پيرامون حادثهاي كه تجربه كردند (درمورد كودكان).
اختلال در كار روزانه، مشكلات در تمركز و آموزش.
البته همه اينها بايد سه شرط مهم ديگر را نيز به همراه داشته باشند:
فرد بايد در معرض يك رويداد پرتنش قرار گرفته باشد.
فرد بايد مرتب به ياد اين رويداد بيفتد و فلاش بك داشته باشد.
علائم بايد بيش از يك ماه طول بكشد.
اگرچه اغلب مردم (۵۰ تا ۹۰٪) يك رويداد بسيار تنشزا را تا پايان عمر به ياد دارند، فقط ۸٪ آنها به PTSD مبتلا ميشوند. اين بيماري در دوران بعد از جنگ بسيار شايع است (مانند جنگ ويتنام، عراق، ايران، بوسني هرزگوين و افغانستان). به عنوان مثال، نتايج يك پيشبينى علمى در امريكا نشان ميدهد كه از ميان سربازان جنگ هاي اخير امريكا، حدود ۱۰% در سال ۲۰۲۵ همچنان با اين بيمارى دست و پنجه نرم خواهند كرد[۱].
همچنين بر اثر اتفاقات مهم زندگي مانند فوت يك عزيز يا طلاق و جدايي و ضربههاي عاطفي احتمال ابتلاء به اين بيماري زياد است. به نظر ميرسد زمينه ژنتيكي، نژاد و دوران كودكي در ايجاد اين بيماري مؤثر هستند.
اختلال استرسي پس از ضايعه رواني يا اختلال تنشزاي پس از رويداد يا استرس پس از سانحه (به انگليسي: Posttraumatic stress disorder) (به صورت مخفف: PTSD)، نشانگان يا سندرمي است كه پس از مشاهده، تجربهٔ مستقيم يا شنيدن يك عامل استرسزا و آسيبزاي شديد روي ميدهد كه ميتواند به مرگ واقعي يا تهديد به مرگ يا وقوع يك سانحهٔ جدي منجر شود.
بيمار نسبت به اين تجربهها احساس ترس و درماندگي ميكند، اغلب رفتارهاي آشفته و حاكي از بيقراري بروز ميدهد و مدام تلاش ميكند از يادآوري رويداد و سانحه اجتناب كند. حوادثي همچون سوءاستفاده جنسي، تصادف، سوانح طبيعي مانند زلزله، جنگ و… به طور كلي افرادي كه چنين رويدادهايي را تجربه ميكنند حتي در مورد كودكان، بيشتر از اين كه ما بتوانيم تجربهٔ آنها را تصور كنيم و احساسات آنها را درك كنيم از آن واقعه رنج ميبرند. همين امر وجه تمايز استرس پس از سانحه با ساير حوادث زندگي است (استرس بيش از حد طبيعي به حادثه).
تعداد صفحات : 0