ناآرامي و بيقراري، رفتارهاي پرخاشگرانه، احساس بيزاري از ديگران.
گوشهگيري و مشكلات در روابط بين فردي، بهسختي انس گرفتن با ديگران.
احساس گناه و شرمزدگي، بياحساسي و فقر هيجاني كه از طريق جمع كردن خود و انقباض عضلات صورت ميگيرد.
واپسرويهاي رشدي (بازگشت به رفتارهاي اوليه كودكان، شبادراري، مكيدن شست و…)
رفتارهاي تهييجي و برانگيختگي بيش از حد (حالت گوش به زنگ بودن كه به محض مواجه شدن با محرك تنشزا شوكه ميشود)
اختلال خواب، كابوس و خوابهاي ترسناك (روياهاي هولناك بدون محتواي مشخص).
اجتناب از افكار و احساسات و حتي اماكني كه وقايع ناخوشايند را يادآوري ميكند.
تكرار خاطرههاي آسيبزا از قبيل مزاحمت، تجاوز و… در ذهن.
تمايل به بازيهاي تكراري پيرامون حادثهاي كه تجربه كردند (درمورد كودكان).
اختلال در كار روزانه، مشكلات در تمركز و آموزش.
البته همه اينها بايد سه شرط مهم ديگر را نيز به همراه داشته باشند:
فرد بايد در معرض يك رويداد پرتنش قرار گرفته باشد.
فرد بايد مرتب به ياد اين رويداد بيفتد و فلاش بك داشته باشد.
علائم بايد بيش از يك ماه طول بكشد.
ناآرامي و بيقراري، رفتارهاي پرخاشگرانه، احساس بيزاري از ديگران.
گوشهگيري و مشكلات در روابط بين فردي، بهسختي انس گرفتن با ديگران.
احساس گناه و شرمزدگي، بياحساسي و فقر هيجاني كه از طريق جمع كردن خود و انقباض عضلات صورت ميگيرد.
واپسرويهاي رشدي (بازگشت به رفتارهاي اوليه كودكان، شبادراري، مكيدن شست و…)
رفتارهاي تهييجي و برانگيختگي بيش از حد (حالت گوش به زنگ بودن كه به محض مواجه شدن با محرك تنشزا شوكه ميشود)
اختلال خواب، كابوس و خوابهاي ترسناك (روياهاي هولناك بدون محتواي مشخص).
اجتناب از افكار و احساسات و حتي اماكني كه وقايع ناخوشايند را يادآوري ميكند.
تكرار خاطرههاي آسيبزا از قبيل مزاحمت، تجاوز و… در ذهن.
تمايل به بازيهاي تكراري پيرامون حادثهاي كه تجربه كردند (درمورد كودكان).
اختلال در كار روزانه، مشكلات در تمركز و آموزش.
البته همه اينها بايد سه شرط مهم ديگر را نيز به همراه داشته باشند:
فرد بايد در معرض يك رويداد پرتنش قرار گرفته باشد.
فرد بايد مرتب به ياد اين رويداد بيفتد و فلاش بك داشته باشد.
علائم بايد بيش از يك ماه طول بكشد.